سیاست های صادرات ، عاملی برای کاهش صادرات
سیاست های صادرات که از سوی دولت به اشتباه اخذ میشود، سبب کاهش صادرات شده، این در حالی است که هزینههای صادراتی فولاد خوزستان به ازای هر تن، دو دلار یا فولاد هرمزگان یک دلار است،اما برای سایر شرکتها در ایران این عدد به ۱۷ تا ۱۸دلار نیز میرسد.
به همین دلیل فولاد خوزستان با مزیت صادراتی که دارد، نباید به رعایت الزامات صادراتی که سایر تولیدکنندگان فولاد برای صادرات به آن متعهد هستند ملزم شود. برای نمونه اگر برای سایر شرکتها اجازه ۳۰درصد صادرات را میدهند باید به فولاد خوزستان اجازه ۵۰درصد صادرات را بدهند. در غیر این صورت چه اتفاقی روی میدهد، شرکتهای تولیدکننده شمش در فلات مرکزی ایران، محصولات خود را عرضه میکنند، اما خریداری ندارند، چراکه عمده خریداران نوردی در استان خوزستان هستند، چهار شرکت تولیدکننده میلگرد و سه تولیدکننده ورق در این استان مشغول تولید هستند، با این حساب هفت تولیدکننده نوردی بزرگ در استان خوزستان مشغول تولید هستند که بیشتر تولید آنها نیز جذب خود این استان میشود، در حالی که اگر صادرات داشته باشندمیتواند ارز آوری بیشتری برای کشور به همراه داشته باشد و محصولات عرضهکنندگان مرکز ایران نیز خریدار خواهد داشت.
در ادامه به اطلاع رساندن زمانی که در مرکز محصولات فولادی تولید میشود کرایه حمل بار موضوع بسیار مهمی است، از همین رو نه میتواند صادرات داشته باشد و نه کسی محصول او را خریدار است، با توجه به این موضوع، مازاد تولید خود را در بازار عرضه میکند. مازاد تولید تبدیل به موجودی انبار میشود و این موضوع خیلی پیچیده نیست. تصمیمهای اشتباهی که در زمینه صادرات گرفته میشود و فولاد خوزستان را مجبور میکند تمام محصول خود را در بورس کالا عرضه کند، از اینرو است که شاهد مازاد تولید در فلات مرکزی ایران خواهیم شد.
راهکار شرایط قیمتی در زنجیره فولاد
برای کنترل این زنجیره تنها راهکار آن است که از انتهای زنجیره کنترل شود.برای نمونه کل تولیدکنندگان میلگرد، محصول خود را در بازار عرضه کنند و بر مبنای قیمت کشفشده، قیمتگذاری انجام گیرد. براساس یک کار تحقیقاتی که انجمن تولیدکنندگان فولاد انجام داده است، باید براساس میزان سرمایهگذاری که در کل زنجیره صورت گرفته بود، حاشیه سود منطقی هر حلقه از کنسانتره، گندله، آهناسفنجی، شمش و نوردکار را مشخص کرد؛ به نظر من، این تنها راه کنترل شرایط قیمتی در زنجیره فولاد است که میتواند فضای قیمت دستوری را از بین ببرد و از سویی از این طریق میتوان زنجیره را بهصورت کامل کنترل کرد.
وی همچنین با اشاره به موضوع صادرات عنوان کرد: همچنین در کنار این موضوع، میتوان سیاستهای صادراتی را نیز اصلاح کرد و به شرکتهایی که در کنار آب قرار دارند اجازه صادرات داد. از آنجا که ضریب سرانه مصرف فولاد در کشور ۲۰۰ کیلوگرم است، از همین رو با توجه به میزان مصرف داخلی باید اجازه داده شود که ما حداقل ۵۰درصد محصول فولاد خود را صادر کنیم. بدون شک زمانی که امکان صادرات وجود نداشته باشد یا قیمت صادرات جذاب نباشد، تبدیل به موجودی انبار، رانت و تغییر قیمت در بازار میشود.